اشتراک و افتراق مفهوم فرهنگ ارزشیابی در نظام های دانشگاهی به منظور توسعه سرمایه انسانی – اجتماعی

نوع مقاله : پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری، بخش تخصصی پژوهش و سنجش؛ دانشکده روان شناسی و علوم‌تربیتی؛ دانشگاه تهران، تهران، ایران

2 دانشیار بخش تخصصی پژوهش و سنجش؛ دانشکده روان شناسی و علوم‌تربیتی؛ دانشگاه تهران، تهران، ایران

3 دانشیار گروه روش‌ها و برنامه‌ها درسی و آموزشی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران، ایران

10.22059/jscm.2023.364330.2441

چکیده

هدف: فرهنگ ارزشیابی، در یک پیوستار و در نقش‌هایی کاملاً متفاوت، می‌تواند بستر تسهیل‌گری یا بازدارندگی را در پیشرفت یا پسرفت عملکرد سازمانی و تحقق ماموریت‌های آن فراهم‌کند. در بررسی فرهنگِ ارزشیابی، دغدغه اساسی بررسی تناسب آن با ماموریت‌ها، شرایط، امکانات‌ و بلوغ سازمانی است. یکپارچگی بین آن‌ها می‌تواند زمینه تعالی و حرکت هوشمندانه را رقم زند. پژوهش حاضر با هدف بررسی مفهوم فرهنگ ارزشیابی و تعیین اشتراک و افتراق آن مبتنی بر نظرات ذینفعان دانشگاه تهران، انجام‌شد. روش پژوهش: از روش پدیدارشناسی تفسیری‌استفاده‌شد. شرکت‌کنندگان آن دربرگیرنده چهار دسته از ذینفعان شامل اعضای هیات علمی، کارکنان، مدیران و دانشجویان دانشگاه تهران بودند که به روش نمونه‌گیری ملاکی انتخاب‌شدند. اشباع داده‌ها پس از 61 مصاحبه نیمه ساختار یافته بدست‌آمد.

یافته‌ها: واکاوی در بخش اشتراک مفهومی، به شناسایی 79 نشانگر و دسته‌بندی‌ آن در قالب 19 ملاک منتج‌گردید. شرکت‌کنندگان در هر یک از گروه‌های مورد مطالعه، به فرهنگ ارزشیابی متفاوتی باور داشتند؛ در بُعد افتراق دیدگاه در بین گروه‌های آموزشی؛‌ در دانشکده‌های «فنی و مهندسی»، «مدیریت و معماری»، «پزشکی و دامپزشکی»، «علوم پایه و روان‌شناسی و علوم تربیتی»، و «ادبیات و علوم انسانی» به ترتیب به فرهنگ ارزشیابی نتیجه‌گرا، فرهنگ ارزشیابی مچ‌گیرانه؛ فرهنگ ارزشیابی مبتنی بر توسعه افراد؛ فرهنگ ارزشیابی پاسخگو محوری و فرهنگ ارزشیابی مستندساز گرایش غالب وجود داشتند.

نتیجه‌گیری: فرهنگ ارزشیابی مساله‌ای چند بُعدی است و پیاده‌سازی آن در سازمان‌ها نیاز به توجه به ساختار مربوط به هر سازمان و چشم اندازهای مربوط به آن دارد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات